11 شهريور 1398 - 12:19
گروه ۷ چیست و چه اهدافی را در اقتصاد جهانی دنبال می‌کند؟

گروه ۷؛ ناکارآمد در حل مشکلات اقتصاد جهانی

رهبران کشور‌های گروه هفت (جی‌هفت) این روز‌ها در فرانسه دور هم جمع شده‌اند تا چند روزی در کنار هم مذاکراتی داشته باشند؛ مذاکراتی که تنها به هفت‌کشور عضوِ این گروه مربوط نمی‌شود و مسائل بین‌المللی را نیز شامل می‌شود.
کد خبر : 3768

پایگاه رهنما:

رهبران کشور‌های گروه هفت (جی‌هفت)در فرانسه دور هم جمع شده‌اند تا چند روزی در کنار هم مذاکراتی داشته باشند؛ مذاکراتی که تنها به هفت‌کشور عضوِ این گروه مربوط نمی‌شود و مسائل بین‌المللی را نیز شامل می‌شود. یکی از اتفاقاتی که در این دوره از نشست‌های گروه هفت رخ داد، حضور محمدجواد ظریف - وزیر امور خارجه‌ی کشورمان- در حاشیه‌ی این اجلاس بود که نامِ «جی‌هفت» را در رسانه‌ها پررنگ‌تر کرد. جی‌هفت گروهی است که تشکیل‌دهندگان آن می‌گویند «هفت اقتصاد پیشرفته‌ی جهان» هستند؛ اما تعریف آن‌ها از اقتصاد پیشرفته چیست؟! چرا چین و برخی کشور‌های قدرتمند اقتصادی دیگر در این گروه نیستند؟! این گروه، چه تصمیمات مهم اقتصادی داشته و آیا واقعاً فعالیتش به مسائل اقتصادی خلاصه می‌شود؟! در این گزارش، به این سؤالات پاسخ می‌دهیم.

تاریخچه‌ی تشکیل جی‌هفت
ایده‌ی تشکیل این گروه که متشکل از کشور‌های کانادا، فرانسه، آلمان، ایتالیا، ژاپن، بریتانیا و ایالات‌متحده آمریکا است (و البته نماینده‌ی اتحادیه‌ی اروپا نیز در این نشست حضور دارد تا همه‌ی ۲۸ عضو اتحادیه را نمایندگی کند) را نخستین بار والری ژیسکار دیستین، رئیس‌جمهور وقت فرانسه و هلموت اشمیت، صدراعظم وقت آلمان غربی در سال ۱۹۷۵ میلادی مطرح کردند. این دو رهبر اروپایی، در دورانی که جنگ سرد بخش مهمی از انرژی و وقت سیاست بین‌المللی را به خود اختصاص داده بود از چهار کشور دیگر (بریتانیا، ایتالیا، ژاپن و آمریکا) دعوت کردند تا با هم یک «نشست اقتصاد جهان» را تشکیل دهند. یک سال بعد، کانادا نیز به این گروه پیوست و این سازمان به «جی‌هفت» تبدیل شد.

جی‌هفت؛ فقط برای کشور‌هایی باارزش‌های غربی
گر چه ابتدا این گروه به بهانه‌های اقتصادی تشکیل شد، اما بعد‌ها این گروه از یک کلوپ اقتصادی صرف، به گروهی اقتصادی-سیاسی-ایدئولوژیک تغییر ماهیت داده است. این موضوع توسط اعضا، به‌صراحت اعلام می‌شود؛ مثلاً در سایت رسمی وزارت خارجه‌ی آلمان آمده است که این گروه یک «جامعه ارزشی» است و «صلح، امنیت و حق تعیین سرنوشت در سراسر جهان. همراه با آزادی و حقوق بشر، دموکراسی، حاکمیت قانون در کنار رفاه و توسعه پایدار» از ارزش‌های بنیادین این گروه‌اند. اندکی آشنایی به ادبیات غربی‌ها نشان می‌دهد که آن‌ها به هیچ‌یک از این ارزش‌های به‌ظاهر زیبا، پایبندی بنیادین ندارند؛ ارزش بنیادین جامعه‌ی غربی، سود مادّی است و این عبارات زیبا نیز، تنها ابزاری هستند برای تحقق سود مادّی و حفظ قدرت.
به همین خاطر است که امریکا به‌راحتی از توافقنامه‌ی محیط زیستی پاریس (۲۰۱۶) بیرون آمد؛ درحالی‌که این توافقنامه در گروه ۷ تصویب‌شده بود؛ بنابراین به نظر می‌رسد گروه ۷، ابزاری برای حفظ قدرت و تسلط بر دنیا توسط این کشورهاست؛ نه تحقق ارزش‌هایی بنیادین؛ و البته در این مسیر، تصمیمات اقتصادی نیز مهم است. به همین دلیل است که چین، با رشد اقتصادی بالایش (تقریباً دو برابر رشد امریکا) گر چه در آینده ممکن است حتی از اقتصاد امریکا نیز پیشی بگیرد، اما در گروه ۷ نیست و احتمال حضورش در آینده نیز ضعیف است. همچنین به همین دلیل است که روسیه - که در سال ۱۹۹۸ به این گروه پیوسته بود و نام آن را به گروه ۸ تغییر داده بود- تنها به خاطر فاصله‌گذاری با ارزش‌های غربی، از این گروه کنار گذاشته شد.

مهم‌ترین تصمیمات اقتصادی گروه ۷
اعضای این گروه معتقدند که نیروی محرکه‌ی «توافق محیط‌زیستی پاریس» (۲۰۱۶) بوده‌اند. توافقی که سید یاسر جبرئیلی، پژوهشگر اقتصاد سیاسی معتقد است دولت به صورت پنهانی در آن شرکت کرده و خود را ملزم به آن دانسته و قطعی برق در تابستان‌ها به خاطر تعهدی است که به توافق پاریس دارد. این در حالی است که خودِ امریکا به خاطر چرخیدنِ بیشترِ چرخ‌های صنعتش، حاضر نیست ذیل آن متعهد بماند. یکی از موضوعاتی که قرار بود در نشست امسال مورد بررسی قرار بگیرد، موضوع تعرفه‌های تجاری و تعیین تکلیف برای جنگ تجاری بین امریکا و چین بود. موضوعی که به خاطر عدم حضور چین در این گروه، به نظر می‌رسد به نتیجه‌ی قاطعی نرسد.
همچنین هر ساله، یک موضوع به‌عنوان موضوع محوری اجلاس مطرح می‌شود تا علاوه بر کار رسانه‌ای بیشتر روی آن، سران کشور‌ها نیز بتوانند روی آن موضوع تمرکز و تعمق بیشتری داشته باشند. موضوع سال ۲۰۱۹ نشست جی هفت «مبارزه علیه نابرابری» است. ناگفته پیداست که این گروه در موضوع نابرابری نیز، نمی‌تواند قدمی بردارد؛ چرا که اولاً خود این کشور‌ها -از جمله امریکا- در کشورش با نابرابری بالا (ضریب جینیِ ۴۱.۵% - بر اساس آمار سال ۲۰۱۶) مواجه است. همچنین این کشور‌ها حتی در حاشیه‌ی اجلاس‌هایشان از یکی از کشور‌های آفریقایی یا حتی یک کشور از آمریکای لاتین، آفریقا یا سراسر نیم‌کره جنوبی دعوت نکرده‌اند و نسبت به این کشور‌ها که در جرگه‌ی کشور‌های ضعیف اقتصادی محسوب می‌شوند، نه‌تن‌ها بی‌توجه هستند، بلکه در برخی موارد عامل ضعف اقتصادی آن‌ها نیز همین کشور‌های گروه هفت هستند؛ بنابراین شعار مبارزه با نابرابری، برای این کشور‌ها شعاری دور از دسترس است!

جمع‌بندی
به نظر می‌رسد ایراداتِ مهمی که ساختارِ این گروه دارد باعث شده است این گروه در اقتصاد جهانی چندان مؤثر و مفید نباشد. یکی از این ایرادات عدم حضور کشور‌هایی مانند برزیل، هند و کره‌ی جنوبی است که اقتصادشان به‌سرعت در حال پیشرفت است و به نظر می‌رسد در آینده‌ای نه‌چندان دور، از کشور‌های عضو گروه ۷ نیز پیشی بگیرند. همچنین ایجاد گروه ۲۰ (جی‌بیست) که کشور‌های گروه ۷ به‌علاوه‌ی بسیاری از کشور‌های پیشرفته‌ی دیگر نیز در آن حضور دارند، باعث شده است تا گروه ۷، در حوزه‌ی اقتصاد بیشتر جنبه‌ی نمایشی داشته باشد. اندیشکده‌ی چتم هاوس نیز چندی پیش، در گزارشی اعلام کرد که اجلاس گروه ۷ «به مسائل کلیدی و بحران‌های اصلی این روز‌های اقتصاد جهان، بی‌توجه است». البته این موارد باعث نشده تا گروه ۷، ماهیت خود به‌عنوان یک کلوپ سیاسی-ایدئولوژیک برای حفظ هژمونی این کشور‌ها و ارزش‌های غربی بر جهان را از دست بدهد.

ارسال نظرات